حوزه فرهنگی بحران های سیاسی و امور انتخابات از کتاب ارزشمند دائرة المعارف اصطلاحات انتخابات رونمایی کرد:
این دائرة المعارف در جهت آگاهی بیشتر و تسریع در امر انتخابات تالیف گشته است. دائرة المعارف اصطلاحات انتخابات در چندین جلد خیلی بزرگ گردآوری شده است و در حال حاضر که این مطلب را می خوانید مجلدات این کتاب در حال افزایش است و طبق آماری که الآن به دست بنده رسید از اول صفحه که شما شروع به خواندن این خبر کردید تا همین الآن یعنی همین الآن، می بخشید یعنی، نه همین الآن، بله دوستان به علت سرعت افزایش مجلدات کتاب طبق خبر سوخته ی چند ثانیه پیش پنج جلد 500 صفحه ای از ابتدای شروع این خبر به این دوره اضافه شده است.
این کتاب دارای فصول زیر می باشد:
فصل اول
خیلی وقت ها پیش
در توضیح این فصل آمده است که:
در این بخش به مباحث دارای اهمیتی که خیلی وقت پیش تر از انتخابات رخ می دهد پرداخته می شود.
کابوس: آن باشد که در خواب ببینی یک کارگر و یک کارمند و یک مغازه دار و یک زن بی شوهر و یک جوان در جستجوی خانه و یک دختر ترشیده و یک محکوم به زندان به علت مهریه و یک مرفه بی درد و یک بچه در رودخانه ای خروشان که منتهی به آبشاری هولناک می شود افتاده اند و در حال دست و پا زدنند. در این حال یکی از آنها شاخه ی درختی که تا لبه رودخانه آمده است را می گیرد و بعدی او را می گیرد و نفر بعدی هم بعدی را می گیرد و این گونه همه جان سالم به در می برند.
تعبیر: یک کارگر و یک زن بی شوهر و یک جوان و ... همه نشان دهنده اقشار جامعه هستند.
اما باقی خوابتان می خواهد بگوید که: اوهوی، یعنی تو به اندازه ی یک چوب خشک هم نیستی بی خاصیت؟! بلند شو یه کاری بکن
فصل دوم
چله نشینی
حالا اگر چهل روز هم نشد نشد، کی به کیه! ولی حداقل از وقتی که ثبت نام نمودید تا زمان واقعه این کار را انجام دهید. در این ایام به نداهایی که از غیب به گوش شما می رسد التفات کامل داشته باشید. به چند نمونه از نداهای غیبی توجه فرمایید:
نترس: واژه ی مترادف آن نلرز است.
این اصطلاح شبی که فردایش قرار است تایید صلاحیت ها را اعلام کنند از جانب منادی غیب شنیده می شود.
( در توضیح منادی غیب مراجعه کنید به فصل سوم )
فصل سوم
دوران نامزدی
گذر عمر عجب می گذرد، بدان و آگاه باش که عمر در یک چشم بر هم زدنی تمام می شود و دوران مجاز و شیرین نامزدی که قانونا مشخص شده است خیلی زود می گذرد دِ بجنب دیگر.
اما در این فصل می خوانیم:
ستاد: بهتر آن است ساختمانی که به عنوان ستاد انتخاب می کنید دارای دو در باشد. اگر در شهری کوچک نماینده شدید که بهتر نیز همین است ورودی و خروجی شهر را به عنوا ورودی و خروجی ستاد خود قرار دهید؛ تو گوش کن بعد ها به دردت می خوره تو الآن چه می فهمی، دو تا دوربین هم بذاری که از استقبال پرشور از ستاد شما فیلم بگیرند که دیگه حله.(برای اطلاع بیشتر مراجعه شود به فصل پایانی )
اما اگر در شهری بزرگ نماینده شدید باید به هر چیزی که در قالب قانون بگنجد چنگ و دندان بیندازید تا بتوانید مردم را به یک انتخاب اصلح وادار سازید. برای این کار پیشنهاد می شود سر در ستاد خود را عاری از هرگونه عکس و بنری از خود کرده و به جایش از تصاویر محبوب اقشار متفاوت جامعه استفاده کنید؛ می توانید از فیلم لحظه ی اسکار گرفتن اصغر و یا صد گل برتر لیونل مسی در ال سی دی ستادتان استفاده کنید. ( برای این مورد آخری مراجعه شود به بخش ال سی دی ستاد)
تتمه: البته اضافه شود که در کل این چند هزار صفحه که بگردید هنوز معنای مشخصی از ستاد و برنامه های داخل آن نمی توانید پیدا کنید، ولی خب بالاخره مجبورید ستاد بزنید دیگر، خودتان یک کاریش بکنید.
ال سی دی ستاد: همان صد گل برتر لیونل مسی همه اش دو تا دی وی دی است هزار تومان، بخرید پخش کنید گاها بین گل ها هم عکس شما رد شود بد نیست. فیلم اسکار گرفتن اصغر هم نسخه ی وطنی و با سانسورش 30 مگابایت بیشتر نیست. دنبال نسخه غیر وطنی اش هم نگردید که در چهارچوب قانون نمی گنجد.
پوستر: که تراکت هم به آن می گویند. قانون است که پوستر های تبلیغاتی شما نباید بزرگتر از سایز 15*20 باشد و این یعنی چیزی کمی بزرگتر از تبلیغات چاه باز کنی، و شما هم که فقط باید در چهار چوب قانون باشید پیشنهاد می شود تعداد قابل توجهی از پوسترها را روی دیوار و کنار هم بچسبانید تا جبران مافات شود. اگر از سیستم طراحی tile یا همان سبک کاشی استفاده کنید بهتر است. ( برای توضیح این سیستم در این مجموعه نگردید چیزی پیدا نمی کنید.)
منادی غیب: آقا جان مادرتان به حرفش گوش کنید و هیچ وقت هم سعی نکنید او را بیشتر از این بشناسید. او خیلی خوب است ولی اگر پا روی دمش بگذارید از لولو هم بدتر می شود.
فصل پایانی
هر شکستی آغازی بر یک پیروزی است
بدانید که شکست در انتخابات مجلس به معنی پایان دنیا که نیست. آقا یادتان است فصل سوم قسمت ستاد چه به شما گفتم( اگر یادتان نیست مراجعه کنید)، آن فیلم ها را که از ستادتان گرفتید داشته باشید برای انتخابات شورای شهر به دردتان می خورد. راستش را بخواهید ما از همان اول هم می دانستیم که نماینده ی بچه های کوچه پشتی رای می آورد ولی نخواستیم به شما بگوییم که یک وقت کنار بکشید مصلحتتان در همین بود که ما گفتیم.
(آقا به جان مادرم این ها همه حرف های منادی غیب بود، من را چه به این حرف ها!)